من خودم را دیدم
من خودم را دیدم 24
تقلید حلقه ی کوران به چه کار اندرید ؟! «شما چشمهایتان را ببندید دنبال من راه بیفتید من راه و چاه را می دانم. همه به صف…
من خودم را دیدم 21
انسانها برای یکدیگر هم دام بودند و هم دانه ،هم درد بودند و هم درمان! مردم توسط هم تشویق و تایید می شدند توسط هم ملامت و…
من خودم را دیدم 17
میخواستم ذهنم به طور کلی از کار بیفتد، اما مگر بدون ذهن و فکر میشد زندگی کرد؟ زندگی انسان با فکر میچرخد اگر فکر نباشد که انسان…
من خودم را دیدم 16
ذهنم هر شب همچون آونگی بین خاطرات گذشته و آینده در نوسان بود، موتور ذهنم خود به خود و بدون اینکه از من فرمان ببرد، کار میکرد….
من خودم را دیدم 12
هر چقدر توجه دیگران به من بیشتر میشد، توجه خودم به خودم بیشتر میشد. هرکسی به من نگاه حیرت آوری میکرد یا با نگاهش تحسینم میکردم می…
من خودم را دیدم 11
اگر من بدین مقدار تحت تاثیر نگاه و رفتار و قضاوت دیگران بودم و دیگران می توانستند با حرکاتشان و رفتارشان هیجانات مختلف در من ایجاد کنند…
من خودم را دیدم 9
حرف درویشان بدزدیده بسی تا گمان آید که هست او خود کسی بین دوستانم بیشتر از همه من حرف میزدم، دانستگیهایم را به رخ میکشیدم به محفوظاتم…
من خودم را دیدم 7
در پیادهرو که راه میرفتم هر کسی از جلوی چشمم رد میشد ذهنم بطور خودکار شروع میکرد به وراجی کردن، این چقدر زیباست! این کوتاه قد است!…
من خودم را دیدم 6
روزها مشغول کار و فعالیت بودم، تا بیکار میشدم با دوستان قرار میگذاشتم ، جمع میشدیم و میگفتیم و میخندیدیم. خلاصه وقت خالی و بیکاری برای خود…