فیه ما فیه
فیه مافیه کسی چون بشنود که در فلان شهر کریمی هست که عظیم بخششها و احسان میکند، بدین امید البته آنجا رود؛ تا ازو بهرهمند گردد، پس…
در آدمی عشقی و دردی و خارخاری هست
در آدمی عشقی ودردی و خارخاری و تقاضایی هست که اگر صد هزار عالم ملک او شود که نیاساید و آرام نیابد این خلق بتفصیل در هر…
آدمی را مرگ نیست
#آدمی_را_مرگ_نیست یکی انگشتری در جایی گم کرد اگرچه انگشتر را از آنجا بردند(یعنی دزد برد) اما او گردِ آن جای میگردد . یعنی من اینجا گم کرده…
محدوده عقل و اختیار چیست؟
عقل چندان نیک است(تا جایی خوب است) و مطلوب است که تو را بر در پادشاه آورد، چون بر در او رسیدی عقل را طلاق ده، (ول کن)…
خارستان و مارستان
همه را دوست دار تا همیشه در گل و گلستان باشی، و چون همه را دشمن داری، خیال دشمنان در نظر میآید، چنانست که شب و روز…
راه حق سخت مخوف و بسته بود
راه حقّ سخت مخوف و بسته بود و پر برف اولّ جان بازی او کرد واسب را در راند و راه را بشکافت هر که رود درین…
نظر مولانا در مورد شعر گفتن خود
آخِر، من تا این حدّ دلدارم که این یاران که به نزد من میآیند، از بیمِ آن که مَلول نشوند شعری میگویم تا به آن مشغول شوند،…
پیلی را بر سر چشمه…
از برکه های زلال وچشمه های روشن بپرهیز ! مبادا از بخت بد در آتش خودبیزاری بگُدازی، تا جان بسپاری! فیلی را آوردند، سر چشمه ای آب…
آدمی عاشق آن چیزیست …
آدمی همیشه عاشق آن چیزیست که ندیده است، نشنیده است و فهم نکرده است و شب و روز آن را می طلبد. اما از آنچه فهم کرده…