کاسه

کاسه

میگن سربازی بود، رومی ! که در یکی از جنگها کشته شد . فرماندهی بوده و یا شاید یک سرباز عادی .
روزگاری در کاسه سرش افکار و امیال و آرزوها جریان داشتند که توسط یه انسان دیگر کاسه سرش خالی شد. هر لذت و ترسی که در سر میپروراند، از سوراخ جمجمه اش بیرون ریخت!
و تصمیم گرفت در یک گوشه ی بی هیاهوی موزه ای، مبهوت از حماقت و حرص انسان ، خاموش بماند .

انسان چقدر خشن و جنگ افروز است . بعد هزاران جنگ خانمان سوز هنوز خشم را جزو روال زندگی خود میداند ! و فکر میکند بدون خشم نمیتواند زندگی کند .

@khodshenasi7
ما اکثر العبر و اقل الاعتبار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *