نفس چیست؟

 

نفس چیست ؟

 

ما با نفس آشنا نیستیم و لمسش نکرده ایم . اما با یک عده هیجانهای ناهنجار آشناییم . اینها از نفس منبعثند . بلند میشوند . مثل خشم و حرص و آز و طمع و غیره که انسان را به هم میریزد و انسانها را باهمدیگر درگیر میکند .

نفس را نمیدانیم چیست اما این هیجانها را میدانیم چیست . خیلی ساده .
میبینیم که این هیجانها از فکر بلند میشوند . فکر نباشد هیجانی نیست . پس اینها پشتشان فکری بوده است .
هر خشمی و حرصی پشتش فکریست .
تا فکر نباشد این هیجانها نیستند .

پس ساده شد . هیجانها را میشناسیم ، لمس میکنیم و پشتش را میبینیم فکر است . فکرهایی که اینها را به وجود می آورد را ، نفس میگوییم .
بعد میبینم که فکرها یک وجهِ تشابهی دارند به نامِ “من” . نه خودِ من ، بلکه تصویر من از من . تصویرِ من از خودم و صفتهایی که به خودم داده ام .
خیلی ساده شد . هیجانهای ناهنجار که پشتشان فکر است . و این افکار و هیجانها و فعالیتها همه اش برای دفاع ، حفظ ، نگهداری و بزرگ کردنِ این منی هست که هست . این منِ خیالی هست .

پس اول فکر هست و هیجان هست و عمل است .
من وقتی فحش میدهم اول به خاطر هیجانِ خشمی که هست فحش میدهم و آن هیجان خشم از یک فکریست یا مجموعه ی افکار است .
رفتار ، هیجان و فکر همگی دست به یکی کرده اند که به نفع من کار کنند . چه کاری کنند ؟ حفظ
نگهداری
استمرار دادن
و بعد فربه کردن . تمام

پس آن “من” نفس هست . هر چیزی بلند میشود به خاطر این توهم است . اگر این منِ توهمی نبود ، هیچ فکری که از آن دفاع کند ؛ نبود . اگر این خیال از بین برود ، فکری نیست که از آن خیال دفاع کند . فکر نباشد هیجانی هم ایجاد نمیشود که از آن خیال دفاع کند . فعلی ایجاد نمیشود که از آن خیال دفاع کند .

وقتی انسان به آن آگاهی برسد که نفس نیست و من آن پندار نیستم ، خودبخود افکار از بین برود . (شاید هشتاد درصد افکار مال آن هست ) و چقدر راحت میشوم .

و خیلِ بسیاری از هیجانها از بین برود با تعداد زیاد از بین برود و رفتارم خیلی تغییر کند با نبودِ خیال ، فکر و هیجان .
مشخص است که رفتارم تغییر میکند . اصلا آن رفتارهایی که آنها ایجاب میکردند ، دیگر نیست .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *