عرفانکاری 3

چنین عارفی یک شهر یا یه منطقه بزرگ را می‌تواند ساپورت معنوی کند و قبله و اتوریته مردمان گردد.
در این صورت عارف شدن یک شغل می‌گردد و واجب کفایی، که وقتی یک نفر در پی آن رفت از بقیه مردم فهم و درک و شناخت! ساقط می‌شود .و اندر کرامات او سخن می‌گویند ، یک کلاغ چهل کلاغ می‌کنند و مقاله و کتاب می‌نویسند و کیفور می شوند!

کسی اصلا به معنای دقیق آن توجه نمیکند و اگر توجه کند نمی اندیشد که عرفان آیا شناخت و معرفت پیدا کردن نیست ؟ اگر چنین هست، شناخت چه کسی ؟
یا موضوع شناخت و معرفت چیست که باید آن را شناخت؟ با چه ابزاری و چگونه میتوان شناخت؟
همه می‌توانند بشناسند؟ شناخت آن مجهول مطلوب چه علمی میطلبد؟
باید آن را شناخت یا اگر یک نفر شناخت برای یک منطقه کفایت می‌کند؟

از آنجایی که عارف ، شخصی مرموز و با کرامت و … است عده ای جاه طلب تنبل، با خود را به عارفی زدن ، ارج و قربی ومقام در پیشگاه بزرگ جامعه برسند ! و مردم به او به چشمی نگاه کنند که به عرفای قبلی نظر داشتند ، !

@khodshenasi7

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *