شرح و تفسیر بیت حکم رضی الله

دفتر اول بخش ۱۰۰
تفسیر بیت حکم رضی الله
( آسمانهاست در ولایت جان کان فرمای جهان)
در ره روح پست و بالاهاست کوهای بلند و دریاهاست
••غیب را ابری و آبی دیگرست
آسمان و آفتابی دیگرست
مولانا می گوید: غیر از این آفتاب و ابری که ما می بینیم در غیب آفتاب و آب وباران دیگر وجود دارد هر چیز که در عالم وجود دارد یک حقیقتی در غیب دارد.
افلاطون در کتابش گفته است: یک عده افراد را ما بگیریم از همان بچگی که هیچ چیزی ندیدند چشمشان را باز کنند همان غار را ببینند و چهره انها به سمت غار باشد نتوانند دهانه غار را ببینند آنها را بند کنید آنها دیوار غار را می بینند و هرکسی از دهانه غار میگذرد شکلش بر دیوار غار میافتد آنها شکلشان را می بینند نه واقعیت را فکر می کنند دنیا همین سایه هاست که می بینند و صداهایی که می شنوند.
حال اگر آنها را آزاد کنیم به رهایی برسند و بیرون بیایند واقعیت سایه ها و دنیا را ببینند که آفتابی وجود دارد و عکس آن آفتاب سایه ها را ایجاد می کرد و آن سایه ها خودشان واقعیتی مجزا داشتند شگفت زده می شوند و شاید برگردند به غار که ما غار زاده هستیم!
ما چاه زاده هستیم! در چاه زیستیم!
تو درون چاه رفتستی ز کاخ
چه گنه دارد جهانهای فراخ
ما عالم ماده را می بینیم، عالم غیب را که نمی بینیم.حال یک فردی مانند مولانا بیرون را دیده و برایمان تعریف می کند: ای مردمی که غار نشین هستید!این ابر و آبی که می بینید در عالم غیب واقعیت دیگری دارد! آفتاب و مهتاب واقعیت دیگری دارد!
••ناید آن الا که بر خاصان پدید
باقیان فی لبس من خلق جدید
انسانهایی که رها شدند از این غار می توانند واقعیت را ببینند! بعضی ها در همان خلقت اولیه مانده اند هیچ پیشرفتی نکرده اند.
••هست باران از پی پروردگی
هست باران از پی پژمردگی
از غیب گاهی بارانهایی می آید موجب قبض روح میشود گاهی باعث بسط روح می شود
••نفع باران بهاران بوالعجب
باغ را باران پاییزی چو تب
همانطور که باران بهاری درختان را سرسبز می کند باران پاییزی برای درخت ضرر دارد
••آن بهاری نازپروردش کند
وین خزانی ناخوش و زردش کند
••همچنین سرما و باد و آفتاب
بر تفاوت دان و سررشته بیاب
سرما و باد و هر آنچه در دنیا وجود دارد ائم از خوبی، زشتی، بدی یک اصلی دارد وقتی ما مُردیم انتبهو آنها برای ما آشکار می شود الناس نيام فاذا ماتوا انتبهوا»؛ «مردم در خوابند، وقتیكه مردند بيدار میشوند»
••همچنین در غیب انواعست این
در زیان و سود و در ربح و غبین
در غیب هم شبیه هم نیستند انواع مختلفی دارد یکی ضرر میرساند دیگری سود میرساند . بستگی دارد از این دنیا چگونه به ان دنیا و عالم غیب وارد شویم. رو سیاه برویم آن عوالمی که هست برای تو ضرر دارد مانند باران پاییزی اگر روسفید با دل سلیم بریم مانند باران بهاری برایت منفعت دارد.
••این دم ابدال باشد زان بهار
در دل و جان روید از وی سبزهزار
تمام حرفها و حکمتهایی که از ابدال می شنویم ریشه در آن بهار غیبی دارد . با شنیدن این حکمتها در دلمان سبزه زار میروید دلمان شاد و لطیف تر می شود.
••فعل باران بهاری با درخت
آید از انفاسشان در نیکبخت
مانند باران بهاریند که با درخت آن می کند که با جان شما کند.
••گر درخت خشک باشد در مکان
عیب آن از باد جانافزا مدان
درختی که خشک است ( صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ) حواس پنجگانه اش مهر شده است همانند درخت خشک شده است تفکر و تعقل نمی کند نفهم است شعور ندارد این باد بر همه میوزد بر خشک و تر میوزد بر قایق بادبان و بدون بادبان میوزد اما آنکه بادبابان دارد هدایت می بیند
••باد کار خویش کرد و بر وزید
آنک جانی داشت بر جانش گزید
باد کار خودش را می کند منم که غافلم